باسلام
مطالعات نشان داده اند که کتاب خواندن با تحرک ذهنی باعث جلوگیری از آلزایمر و زوال عقل میشود. مغز یک عضله و مانند دیگر عضلات بدن است، ورزش آن را قوی و سالم نگه می دارد. حل پازل، خواندن کتاب ها یک راه عالی برای تمرین مغز شما است و آن را سالم نگه میدارد.
در زیر 5 کتاب خواندنی معرفی شده که می توانید از خواندن آنها لذت ببرید.
1-دزیره
نویسنده :آن ماری سلینکو (رمان واقعی)
داستان به صورت خاطراتی است که دزیره آنها را در دفتر اهدایی از سوی پدرش، یادداشت میکند و ماجرا از زبان اول شخص نقل میشود. این رمان در مجموع اطلاعات خوبی را دربارهٔ زندگی دزیره کلاری و شخصیتهای همعصر او در صحنه فرانسه و وضع انقلاب فرانسه به دست میدهد.
پس از آشنایی دزیره با ژوزف بناپارت ،برادر ناپلئون بناپارت و ازدواج ژوزف با ژولی، خواهر دزیره، دزیره دل به عشق ناپلئون میسپارد. اما ناپلئون بر خلاف قولش برای ازدواج با او در پاریس با زن دیگری ازدواج میکند. چند سال بعد دزیره با مردی به نام ژان باپتیست برنادوت پیوند زناشویی میبندد که حاصل آن پسری میشود به نام اسکار. از آنجا که همسرش به عنوان فرزند خوانده کارل سیزدهم و ولیعهد سوئد برگزیده میشود دزیره به همراه شوهرش به سوئد میرود. اما پس از مشاجرهای با ملکه سوئد، به فرانسه بازمیگردد. سر انجام با فوت کارل سیزدهم وی به سوئد میرود و تا آخر عمر آنجا میماند و در استکهلم چشم از جهان فرو میبندد.
احتمالا عاشق این کتاب می شوید.
2-ناتور دشت
نویسنده:جی . د. سالینجر
هولدن کالفیلد نوجوانی هفده ساله است که در لحظهٔ آغاز رمان، در یک مرکز درمانی بستری است و ظاهراً قصد دارد آنچه را پیش از رسیدن به اینجا از سر گذرانده برای کسی تعریف کند و همین کار را هم میکند، و رمان نیز بر همین پایه شکل میگیرد. در زمان اتفاق افتادن ماجراهای داستان، هولدن پسر شانزده سالهای است که در مدرسهٔ شبانهروزی «پنسی» تحصیل میکند و حالا در آستانهٔ کریسمس به علت ضعف تحصیلی (چهار درس از پنج درسش را مردود شده و تنها در درس انگلیسی نمرهٔ قبولی آوردهاست) از دبیرستان اخراج شده و باید به خانهشان در نیویورک برگردد.
تمام ماجراهای داستان طی همین سه روزی (شنبه، یکشنبه و دوشنبه) که هولدن از مدرسه برای رفتن به خانه خارج میشود اتفاق میافتد. او میخواهد تا چهارشنبه، که نامهٔ مدیر راجع به اخراج او به دست پدر و مادرش میرسد و آبها کمی از آسیاب میافتد، به خانه بازنگردد. به همین خاطر، از زمانی که از مدرسه خارج میشود، دو روز را سرگردان و بدون مکان مشخصی سپری میکند و این دو روز سفر و گشت و گذار، نمادی است از سفر هولدن از کودکی به دنیای جوانی و از دست دادن معصومیتش در جامعهٔ پُر هرج و مرج آمریکا.
3-صدسال تنهایی
نویسنده: گابریل گارسیا مارکز
در این رمان به شرح زندگی شش نسل خانواده بوئندیا پرداخته شدهاست که نسل اول آنها در دهکدهای به نام ماکوندو ساکن میشود.
ناپدید شدن و مرگ بعضی از شخصیتهای داستان به جادویی شدن روایتها میافزاید. صعود رمدیوس به آسمان، درست مقابل چشم دیگران، کشته شدن همه پسران سرهنگ آئورلیانو بوئندیا که از زنان در جبهه جنگ به وجود آمدهاند، توسط افراد ناشناس از طریق هدف گلوله قرار دادن پیشانی آنها که علامت صلیب داشته و طعمه مورچهها شدن آئورلیانو نوزاد تازه به دنیا آمده آمارانتا اورسولا از این موارد است. به اعتقاد بسیاری او در این کتاب سبک رئالیسم جادویی را ابداع کردهاست. داستانی که در آن همهٔ فضاها و شخصیتها واقعی و حتی گاهی حقیقی هستند، اما ماجرای داستان مطابق روابط علّی و معلولی شناخته شدهٔ دنیای ما پیش نمیروند.
4-بلندی های بادگیر
نویسنده:امیلی برونته
این رمان داستان عشق آتشین ولی مشکلدار میان هیث کلیف و کترین ارنشاو است. و اینکه این عشق نافرجام چگونه سرانجام این دو عاشق و بسیاری از اطرافیانشان را به نابودی میکشاند. هیث کلیف کولیزادهای است که موفق به ازدواج با کتی نمیشود و پس از مرگ کتی به انتقامگیری روی میآورد.
داستان رمان از زبان خدمتکار امارت برای مسافری به نام لاک وود تعریف شدهاست و او آن را به اول شخص روایت میکند.
در فیلم سینمایی که با نام بلندیهای بادگیر سال ۲۰۰۹ با بازی تام هاردی در نقش هیث کلیف ساخته شد، روایت داستان اینگونه است:
پس از مرگ کتی، هیث کلیف که درگیریهای روحی شدیدی دارد و برای انتقامگیری از کتی و همسرش و از روی لجاجت، با خواهر همسر کتی رابطه برقرار کرده بود از وی فرزند پسری نیز صاحب میشود.
چندسال بعد کلیف که همچنان از فشارهای روحی رنج میبرد و نتوانسته از زیر بار عشق به کتی رهایی یابد ،تصمیم میگیرد کاترین را که دختری بهجامانده از کتی و همسرش است، با پسر خود وصلت دهد. این کار را هم میکند ،ولی سرنوشت تلخ کلیف اینبار گریبان پسرش را گرفته و پسرش مدتی بعد از ازدواج با دختر کتی به دلیل بیماری فوت میشود و..
در نهایت هیث کلیف با خودکشی به زندگی خود پایان میدهد.
5-آنا کارنینا
نویسنده:لئو تولستوی
داستان آنا کارِنینا دارای شخصیت اولِ واحدی نیست. با دیدن نام آنا کارنینا، این تصور ایجاد میشود که این داستان حتماً بهکلّی دربارهٔ اوست، اما در واقع اینگونه نیست؛ درحالیکه شاید بیش از نیمی از داستان دربارهٔ او باشد، بقیهٔ داستان دربارهٔ فردی به نام «لوین» است که البته این دو شخصیت در داستان رابطهٔ دورادوری با هم دارند. بهعبارتی، آنا کارِنینا خواهرِ دوستِ لوین است ،که در ادامه داستان باجناق میشوند.در طولِ داستان، این دو شخصیت فقط دو بار یک بار در اوایل داستان و همچنین در اواخرِ داستان با هم روبهرو میشوند. پس، درحقیقت این رمان فقط به زندگی آنا کارِنینا اشاره ندارد و در آن به زندگی و افکار شخصیتهای دیگرِ داستان نیز پرداخته شدهاست. آنا نام این زن است و کارِنین نام شوهرِ اوست، و او بهمناسبت نام شوهرش آنا کارِنینا (مؤنثِ «کارِنین») نامیده میشود.
تولستوی در نوشتن این داستان سعی داشته برخی افکار خود را در قالب دیالوگهای متن به خواننده القاء کند و او را به تفکر وادارد. در بعضی قسمتهای داستان، تولستوی دربارهٔ شیوههای بهبود کشاورزی یا آموزش سخن گفته که نشاندهندهٔ اطلاعات وسیع نویسنده در این زمینههاست. البته بیان این اطلاعات و افکار، گاهی باعث شده داستان از موضوع اصلی خارج و خستهکننده شود؛ بهویژه وقتی که در داستان صحبت از کشاورزی است. یکی از بارزترین جلوههای ظهور اندیشههای این نویسنده در داستان، قسمتهایی است که او افکار مذهبیِ خود را در قالب افکار شخصیت مهم داستان، یعنی لوین، آوردهاست.
داستان از اینجا شروع میشود که زن و شوهری به نامهای استپان آرکادیچ و داریا الکساندرونا با هم اختلافی خانوادگی دارند. آنا کارِنینا خواهر استپان آرکادیچ است و از سن پترزبورگ به خانهٔ برادرش ــ که در مسکو است ــ میآید و اختلاف زن و شوهر را حل میکند و حضورش در مسکو باعث به وجود آمدن ماجراهای اصلیِ داستان میشود... در داستان، فضای اشرافیِ آن روزگار حاکم است؛ زمانی که پرنسها و کنتها دارای مقامی والا در جامعه بودند، و آداب و رسوم اشرافیت و نجیبزادگی بر داستان حاکم است. در کل داستان روندی نرم و دلنشین دارد و به عقیدهٔ بعضی فضای خشک داستان جنگ و صلح بر آناکارنینا حاکم نیست. این داستان، که درونمایهای عاشقانه ـ اجتماعی دارد، بعد از جنگ و صلح، بزرگترین اثر تولستوی، این نویسندهٔ بزرگ روسی بهشمار میرود.